لینک دانلود و خرید پایین توضیحات فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت تعداد صفحات: ۹ عقلانیت مولانا جان فشان اي آفتاب معنويمر جهان كهنه را بنماي نوي مولانا جلال الدين در دفتر چهارم مثنوي، داستان كوتاهي ميسرايد كه بخشي از آن چنين است: موركي بر كاغذي ديد او قلمگفت با موري دگر اين راز همكه عجايب نقشها آن كلك كردهمچو ريحان و چو سوسن زار و ورد گفت آن مور: اصبع است آن پيشهور وين قلم در فعل فرع است و اثر گفت آن مور سوم: كز بازو است كاصبع لاغر ز زورش نقش بست همچنين ميرفت بالا تا يكي مهتر موران فطن بود اندكي گفت كز صورت مبينيد اين هنر كه به خواب و مرگ گردد بيخبر صورت آمد چون لباس و چون عصا جز به عقل و جان نجبند نقشها بيخبر بود او كه آن عقل و فواد بي ز تقليب خدا باشد جهاد يك زمان از وي عنايت بر كند عقل زيرك ابلهيها ميكند در اين داستان، مولانا ضمن اين كه با روشني تمام، عالم واقع را تبيين ميكند و نسبيت فهم ما را از جهان بان مينمايد و از همه مهم تر اين كه رسيدن به معارف بزرگ و كشفيات و فاش شدن اسرار و رموز جهان …
با برچسب: 9, دانلود مقاله کامل درباره عقلانیت مولانا 9 ص, صعقلانیت, عقلانیت, مولانا
ارسال در : علوم انسانی
ارسال در : علوم انسانی