چكيده حكيم عمر خيام نيشابوري در يكي از سالهاي نيمه اول سدة پنجم هجري به دنيا آمده و در حوالي سال ۵۲۰ ه. از دنيا رفته است، اين سالها مطابق با دوراني است كه متشرعان و دكان داران مذهب با طرز فكر خشك و انعطاف ناپذير خود آراء مخالف خود را بر نمي تابيدند و با برچسب تكفير مخالفان خود را از سر راه بر مي داشتند، خيام يكي از بزرگان تاريخ ادبيات فارسي است كه از تهمت الحاد در امان نمانده است. اما آيا به درستي خيام ملحد بوده است يا اينكه افكار او نگاه هنرمندانه و معترض به عالم هستي است كه درشعر ديگر هنرمندان و شاعراني كه به مسلماني و خوش مذهبي معروفند نيز وجود دارد. براي نمونه حافظ كه قرآن را با چارده روايت مي خوانده است دربسياري از مضامين با خيام هم داستان است اما زبان و نحوه ي بيان اين دو فرق دارد؛ در اين مقاله از چندين مضمون مشترك شعر حافظ و خيام (آفرينش ، خدا، جبر و اختيار، قضا و قدر، مرگ) تنها به مسئلة روح و معاد پرداخته شده است. واژگان كليدي: خيام، حافظ، معاد، فلسفه براي خيام ماوراي ماده چيزي نيست. دنيا در اثر اجتماع ذرات بوجود آمده كه بر حسب اتفاق كار مي كنند. اين جريان دائمي و ابدي است …